آزاده باواخانی؛ محمدحسین یارمحمدیان؛ نرگس کشتی آرای
دوره 14، ویژه نامه ، تیر 1399، ، صفحه 83-94
چکیده
این پژوهش باهدف تبیین انتشار بازنگری بومی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان بر اساس تجارب زیسته اساتید انجام شده است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکتکنندگان در این پژوهش نه نفر از اساتید با سابقه مدیر گروهی یا مشارکت در طرحهای بازنگری بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند از نوع موارد استثنایی ...
بیشتر
این پژوهش باهدف تبیین انتشار بازنگری بومی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان بر اساس تجارب زیسته اساتید انجام شده است. در این پژوهش از روش کیفی، از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکتکنندگان در این پژوهش نه نفر از اساتید با سابقه مدیر گروهی یا مشارکت در طرحهای بازنگری بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند از نوع موارد استثنایی یا کرانهای انتخاب گردیدند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام و با روش کدگذاری موضوعی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. از مجموعه یافتههای این پژوهش، پس از حذف کدهای مشترک، 379 کد مفهومی استخراج شد که بیانگر تجارب اساتید در شناسایی مراحل تدوین مدل بومی بازنگری برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان بود. در زمینه مقدمات بازنگری بومی برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان سه مؤلفه اصلی و هفت زیرمؤلفه دستهبندی شدند. یافتهها نشان داد این پژوهش با در نظر گرفتن مقتضیات بومی و محلی به تبیین انتشار بازنگری بومی برنامه درسی بر اساس عوامل درونی و بیرونی انتشار و بیان فرصتها و الزامات پرداخته است.
احمد فولادی؛ جهانبخش رحمانی؛ نرگس کشتی ارای
دوره 14، شماره 49 ، تیر 1399، ، صفحه 125-140
چکیده
هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم برنامه درسی دگرگون شونده با نظر به کاربرد آن در توسعه خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران در سال 1398 بود. در این مطالعه از روش پژوهش کیفی از نوع کاوشگری فلسفی انتقادی استفاده شد. حوزه پژوهش شامل کتب، کلیه مقالات و منابع علمی در دسترس چاپی و دیجیتالی مرتبط با برنامه درسی دگرگونشونده از سال 1979 تا 2019 بود. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تبیین مفهوم برنامه درسی دگرگون شونده با نظر به کاربرد آن در توسعه خلاقیت دانشآموزان در نظام آموزشی ایران در سال 1398 بود. در این مطالعه از روش پژوهش کیفی از نوع کاوشگری فلسفی انتقادی استفاده شد. حوزه پژوهش شامل کتب، کلیه مقالات و منابع علمی در دسترس چاپی و دیجیتالی مرتبط با برنامه درسی دگرگونشونده از سال 1979 تا 2019 بود. در این پژوهش از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد. بررسی متون و اسناد مرتبط با برنامه درسی دگرگون شونده بهصورت تدریجی انجام شد و تا اشباع نظری ادامه یافت. با بررسی 3 مقاله و 10 فصل از کتب مختلف اشباع نظری محقق گردید. با استفاده از «ابزار بررسی مستندات» اطلاعات جمعآوری شد. در گام اول و دوم با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقولهبندی استقرایی و کدگذاری موضوعی و در گام سوم پژوهش با استفاده از روش تأملی دادهها تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد برنامه درسی دگرگونشده دارای شش مفروضه اصلی همایند و همبسته است. مقایسه مفروضات برنامهی درسی دگرگون شونده بر اساس معیار خلاقیت نشان داد که ضمن همایندی ابعاد آن، برنامهی درسی بهعنوان کیهانشناسی، خلاقیت داستانی، برنامهی درسی بهعنوان پیچیدگی، تحمل ابهام، برنامه درسی بهعنوان گفتگو، تلفیق تفکر عقلانی و تفکر روایتی، برنامه درسی بهعنوان کورره، «شدن»، برنامه درسی بهعنوان اجتماع، روابط و برنامه درسی بهعنوان مجموعه تجارب یادگیری دانشآموزان، همگامی پیشینی و برآمدنی بودن را مورد تأکید قرار داده و در بهبود خلاقیت مؤثرند. برنامه درسی دگرگونشونده از قبل معین نیست بلکه یک واقعیت دگرگون شونده و تحولی است.