محدثه نگهبان؛ غلامعلی احمدی؛ مسعود کبیری
دوره 14، شماره 48 ، فروردین 1399، ، صفحه 127-143
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بدفهمیهای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در درس علوم تجربی بر اساس نتایج مطالعه تیمز 2015 انجام شد. روش پژوهش از نوع تحلیل ثانویه بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 94-93، تعداد آنها 1158887 نفر بوده است که 8035 دانشآموز با روش نمونهگیری طبقهای خوشهای دومرحلهای بهعنوان نمونه مطالعه تیمز 2015 انتخاب شدهاند. بر اساس بررسی پیشینه نظری، سه بدفهمی در حوزه علوم زمین، سه بدفهمی در حوزه علوم فیزیک و چهار بدفهمی در حوزه علوم زیستی جزء بدفهمیهای رایج دانشآموزان دوره ابتدایی در درس علوم تجربی شناسایی شدند که امکان بررسی آنان با پاسخ دانشآموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2015 وجود داشت. این بدفهمیها شامل؛ تغییر شدت نور به دلیل کموزیاد شدن فاصله زمین با خورشید، گردش خورشید به دور زمین، ثابت ماندن وضعیت ماه و یکسان بودن شدت نور آن (حوزه علوم زمین)، لامپ بهعنوان منبع تولید انرژی الکتریکی و پلاستیک بهعنوان بهترین هادی گرما (حوزۀ علوم فیزیکی)، خوردن غذا توسط تمامی موجودات زنده و در نظر گرفتن درخت بهعنوان موجود غیرزنده در دانشآموزان ایرانی (علوم زیستی)، تأیید شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در حوزه علوم زمین، مبنی بر اینکه هر سه بدفهمی شناساییشده در دانشآموزان وجود دارند، توجه به آموزش اثربخش مفاهیم نجومی و اصلاح بدفهمیهای موجود را بیشازپیش اهمیت مییابد. همچنین در حوزه علوم فیزیکی شدت بالا بدفهمی به دست آمده در مورد رسانای گرمایی نشاندهنده تأکید بیشتر به این بخش بود.
مژگان جعفری؛ علیرضا کیامنش؛ عبدالعظیم کریمی
چکیده
در این مطالعه روند تغییرات نقش متغیرهای خودپنداره، نگرش و علاقه به علوم بر پیشبینی عملکرد دانشآموزان پایۀ هشتم کشور در مطالعات تیمز در سالهای 2003، 2007، 2011 و 2015 بررسی شده است. برای بررسی دادههای 21434 دانشآموز پایۀ هشتم که در چهار مطالعۀ ادواری تیمز شرکت داشتند، از تحلیل عاملی تأییدی، اندازههای اثر و مدلیابی معادلات ساختاری ...
بیشتر
در این مطالعه روند تغییرات نقش متغیرهای خودپنداره، نگرش و علاقه به علوم بر پیشبینی عملکرد دانشآموزان پایۀ هشتم کشور در مطالعات تیمز در سالهای 2003، 2007، 2011 و 2015 بررسی شده است. برای بررسی دادههای 21434 دانشآموز پایۀ هشتم که در چهار مطالعۀ ادواری تیمز شرکت داشتند، از تحلیل عاملی تأییدی، اندازههای اثر و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که در فاصلۀ سالهای 2003 تا 2007 همراه با افزایش متوسط نمرۀ علوم، متوسط خودپندارۀ علوم و نگرش نسبت به علوم نیز افزایش یافته است. تغییرات نگرش در این دوره بسیار جزئی است. در فاصلۀ سالهای 2007 تا 2011 همراه با افزایش متوسط نمرۀ پیشرفت، متوسط خودپندارۀ علوم، نگرش و علاقه نسبت به علوم نیز افزایش یافتهاند. در فاصلۀ سالهای 2011 تا 2015 همراه با کاهش متوسط نمرۀ علوم، متوسط خودپندارۀ علوم و متوسط علاقه به علوم نیز کاهش یافته است، ولی متوسط نگرش نسبت به علوم افزایش یافته است. نتایجSEMنشان میدهد که خودپندارۀ علوم بهصورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد علوم دانشآموزان را پیشبینی میکند. همچنین، یافتهها نشان داد که نگرش و علاقه به علوم اثر منفی بر عملکرد علوم دارند. بررسی دلایل اثر منفی نگرش و علاقه به علوم بر عملکرد علوم به مطالعات چندجانبۀ روانشناختی و جامعهشناختی نیاز دارد. از طرفی، ازآنجاکه نگرش متغیر مهمی در یادگیری است، علل همسو نبودن نگرش نسبت به علوم با نمرۀ پیشرفت بهویژه در آزمون 2015 باید موردتوجه و شناسایی قرار گیرد