سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
احسان پروین؛ عاطفه ریگی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمعآوری دادهها، از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام ملی نظارت و ارزیابی در آموزش عالی ایران است که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. که در سال 1401 تعداد 16 نفر از خبرگان دانشگاهی و پژوهشگاهی آگاه به حوزه مورد مطالعه در پژوهش مشارکت داشتند. روش نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در راستای جمعآوری دادهها، از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد و به منظور تحلیل دادهها روش تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی مبتنی بر الگوی گرانهایم و لاندمن انجام شد. نتایج نشان داد چالشهای نظام ملی نظارت، ارزیابی و اعتبارسنجی در نظام آموزش عالی ایران شش مقوله تعدد نهادهای نظارت و ارزیابی و عدم وجود یک نهاد و متولی ملی نظارت و ارزیابی دانشگاهها، مراکز و مؤسسات آموزش عالی؛ نبود معیارهای شفاف، مشخص و استاندارد برای سنجش، نظارت، ارزیابی و رتبهبندی دانشگاهها؛ تمرکزگرایی در حوزه ارزیابی دانشگاهها، مؤسسات و مراکز آموزش عالی از جانب دولت؛ اعتقاد، اعتماد و باور ضعیف دانشگاهیان نسبت به اهمیت و فایده نظارت و ارزیابی؛ عدم وجود یک پایگاه اطلاعاتی مناسب و جامع بهمنظور ارزیابی و اعتبارسنجی؛ ضعف فرهنگ پاسخگویی، پیگیری، مطالبه گری و ارزیابی در نظام آموزش عالی تقسیمبندی شدند با توجه به بررسیهای صورت گرفته، مشکلات موجود در نظام ارزیابی آموزش عالی کشور اگر به درستی مدیریت نشوند تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از ابعاد آموزش عالی بروز میدهد؛ در صورتی که می توان با اتخاذ سیاستهای مناسب در جهت بهبود کیفیت سیستم ملی ارزیابی آموزش عالی حرکت نموده و به یک فرصت تبدیل شوند.
مدینه علیخانی گله؛ مریم براتعلی؛ جهانبخش رحمانی؛ مهدی دهباشی
دوره 15، شماره 54 ، مهر 1400، ، صفحه 114-125
چکیده
هدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامههای درسی زیباییشناسانه مغزمحور بود. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقولهبندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهشهای بینالمللی نو و بدیع در ارتباط با زیباییشناسی مغز محور پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیکی بوده با روش نمونهگیری هدفمند متوالی ...
بیشتر
هدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامههای درسی زیباییشناسانه مغزمحور بود. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقولهبندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهشهای بینالمللی نو و بدیع در ارتباط با زیباییشناسی مغز محور پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیکی بوده با روش نمونهگیری هدفمند متوالی و از طریق ابزار فیشبرداری، اطلاعات جمعآوریشده و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است و سپس مقولههای الگوی ارائهشده جهت اعتبارسنجی و بررسی برازش الگو، در اختیار تعدادی از متخصصان برنامهریزی درسی و علوم مغز و اعصاب و علوم تربیتی قرار گرفته و نظرات اصلاحی آنها پس از گرفتن ضریب توافق کاپای کوهن، در الگوی نهایی اعمال گردیده است. یافتهها نشان داد که مقولههای دارای اولویت بیشتر و بار عاملی بالا در این عناصر به ترتیب زیر بودهاند: عنصر هدف شامل: تجسم در یادگیری و تقویت مغز در تمام فعالیتها. عنصر محتوا شامل: تشریح کارکرد مهارتهای شناختی مغز، انعطافپذیری مغز. عنصر استراتژیهای یاددهی– یادگیری شامل: بالا بردن سطح انگیزش، فراهم کردن فرصت اندیشیدن. عنصر محیط شامل: محیط شاد، محیط یادگیری فعال، محیط زیباییشناسانه. عنصر ارزشیابی شامل: توجه به تفاوتهای فردی، استفاده از تکنیک مستمر و عملی است؛ بنابراین بنا به ضریب توافق متخصصان میتوان گفت که الگوی ارائهشده جهت طراحی برنامههای درسی میتواند در بعضی دورهها و در بعضی سنین مناسب باشد.
زهرا وزیری اقدم؛ بدیع الزمان مکی آل آقا؛ علاء الدین اعتماد اهری
دوره 14، شماره 49 ، تیر 1399، ، صفحه 111-124
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه اکتشافی بهمنظور طراحی برنامه درسی با شاخصهای تربیت شهروندی و توسعه پایدار در سطح دانشگاههای تهران و اعتبارسنجی آن بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع، داده بنیاد و اکتشافی کیفی بوده است. دادههای مرحله کیفی، از متخصصان حوزههای اقتصادی، اجتماعی و مطالعات برنامه درسی جمعآوری و در مرحله ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه اکتشافی بهمنظور طراحی برنامه درسی با شاخصهای تربیت شهروندی و توسعه پایدار در سطح دانشگاههای تهران و اعتبارسنجی آن بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع، داده بنیاد و اکتشافی کیفی بوده است. دادههای مرحله کیفی، از متخصصان حوزههای اقتصادی، اجتماعی و مطالعات برنامه درسی جمعآوری و در مرحله دوم همه اسناد، کتب درسی، سایتهای اینترنتی و منابع آنلاین معتبر با موضوع احصا گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید و اعضای هیئتعلمی متخصص در حوزه اقتصادی، اجتماعی و مطالعات برنامه درسی دانشگاههای شهر تهران در سال 1397 بود و برای تعیین حجم نمونه موردنیاز از نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که تعداد آنان 30 نفر بود. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. دادهها طی سه مرحله کدگذاری آزاد، محوری و انتخابی 61 مؤلفه کلی به دست آمد که در قالب یک الگوی مفهومی ارائه شده است. پس از روایی سنجی طبق نظریه لاوشه، از 20 گویه در بخش اهداف 16 گویه، از 19 گویه در بخش محتوا 16 گویه، از 14 گویه در بخش روشهای تدریس 11 گویه و از 8 گویه در بخش ارزشیابی 7 گویه حاصل شد. درنهایت الگویی جامع ارائه شد که در صورت عملیاتی شدن آن میتوان شهروندانی با شاخصهای توسعه پایدار و تربیت شهروندی تربیت کرد که کشور را بهسوی توسعه هدایت کنند.
کبری قاسمی؛ علاء الدین اعتماد اهری؛ بدیع الزمان مکی آل آقا
چکیده
برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن بر اساس الگوی کلاین شامل اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فعالیتهای یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروهبندی یادگیرنده، ارزشیابی برنامه درسی بوده است. این پژوهش یک مطالعه ترکیبی بود که طی سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای ...
بیشتر
برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن بر اساس الگوی کلاین شامل اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی و یادگیری، مواد و منابع آموزشی، فعالیتهای یادگیری، زمان آموزش، فضای آموزش، گروهبندی یادگیرنده، ارزشیابی برنامه درسی بوده است. این پژوهش یک مطالعه ترکیبی بود که طی سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگیهای برنامه درسی با رویکرد جهانیشدن و حفظ هویت فرهنگی تبیین گردیـد. در مرحله دوم، ابعاد و گویههای ابزار با استفاده از نتایج بخش کیفی مطالعه و بررسی متون معتبر و مرتبط با موضوع پژوهش تدوین گردیـد و در مرحله سوم نیز روایی صوری، روایی محتوا و پایایی ابزار تعیین گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان و متخصصان برنامه درسی است و برای تعیین حجم نمونه موردنیاز از نمونهگیری هدفمند – قضاوتی که تعداد آنان 40 نفر بوده است. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محققساخته بود که برای تجزیهوتحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. پس از روایی سنجی کلیه گویهها بهوسیله نسبت روایی محتوایی CVR و شاخص روایی محتوای CVI، 14 گویه در بخش اهداف، 10 گویه محتوا، 5 گویه راهبردهای یاددهی و یادگیری، 5 گویه مواد و منابع آموزشی، 5 گویه فعالیتهای یادگیری، 6 گویه زمان آموزش، 6 گویه فضای آموزش، 7 گویه گروهبندی، 5 گویه ارزشیابی حاصل شد که درمجموع شامل 62 گویه بود. در تبیین یافتههای این پژوهش میتوان گفت که یکی از حیاتیترین عناصر در فرایند برنامهریزی درسی، تعیین هدف یا اهداف بوده است.
محمد مجتبی زاده؛ عباس عباس پور؛ حسن ملکی؛ مقصود فراست خواه
چکیده
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، متناسب با مختصات بافتی نظام آموزش عالی ایران بود. در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند جهت مصاحبه نیمهساختارمند انتخاب شد. در مرحله اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، متناسب با مختصات بافتی نظام آموزش عالی ایران بود. در این پژوهش، روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه زمینهای انجام شد. جامعه آماری پژوهش خبرگان آموزش عالی بودند، که 36 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند جهت مصاحبه نیمهساختارمند انتخاب شد. در مرحله اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. دادههای مرحله دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقوله عمده طبقهبندی شد. در مرحله کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 25 مقوله نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقهبندی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، مقوله گفتمان کیفیت، بیم و امید، بهعنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. از نظر خبرگان آموزش عالی، چالشهای موجود کیفیت دانشگاهی در ایران ناشی از چالش گفتمان بود، و نه چالش شکلی و ماهوی؛ و حتی معرفتشناختی. با توجه به درک و تفسیر خبرگان، کیفیت دارای دو بعد بیم و امید بود. بر این اساس، در یک چشمانداز کلی، بینش دوگانه و تقابلگرایانهای از گفتمان کیفیت به نامهای گفتمان کیفیت نظارتی بهعنوان بیم و گفتمان کیفیت مشارکتی بهمنزلهی امید در دانشگاههای کشور گونهشناسی و طبقهبندی شد. همچنین، الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
آزیتا سلاحقه؛ مهران فرج الهی؛ محمدرضا سرمدی؛ نعمت الله موسی پور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه دیدگاه مدیران و متخصصان در مورد بینالمللی سازی آموزش باز و از دور در ایران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و در زمره پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، اعضاء هیئتعلمی و دانشجویان دکتری برنامهریزی آموزش از دور در سال تحصیلی 95-96 است. ابتدا با مطالعه ادبیات و نظرسنجی از خبرگان؛ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه دیدگاه مدیران و متخصصان در مورد بینالمللی سازی آموزش باز و از دور در ایران انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و در زمره پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، اعضاء هیئتعلمی و دانشجویان دکتری برنامهریزی آموزش از دور در سال تحصیلی 95-96 است. ابتدا با مطالعه ادبیات و نظرسنجی از خبرگان؛ مؤلفههای تأثیرگذار بر بینالمللی سازی آموزش معرفی و جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که برای تأیید اعتبار مؤلفهها با آزمون تی مستقل از 100 نفر خبره و برای روش دلفی جهت تأیید شاخصها از 20 نفر خبره یا روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس و برای اجرای تحلیل عاملی 250 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. بر اساس اعتبارسنجی مؤلفهها با توجه به اینکه پی مقدار سطح کفایت مطلوب در تمامی مؤلفهها بیشتر از 05/0 است فرض صفر مورد تأیید قرار گرفت و 13 مؤلفه بهعنوان ابعاد مؤثر معرفی شدند، سپس با استفاده از روش دلفی 41 شاخص با ضریب توافق کندال 58/0 معرفی شدند که از طریق تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفتند و در انتها بر اساس دادههای گردآوری شده؛ شاخصها و مؤلفههای بینالمللی سازی ارائه شد. در این پژوهش، سعی شده است زمینهای فراهم شود تا با تدوین شاخصهای غالب، گامی در جهت تحقق بینالمللی سازی آموزش باز و از دور برداشته شود.
عباس بازرگان؛ محسن رحیمی؛ رضا محمدی
دوره 2، شماره 5 ، مهر 1387، ، صفحه 49-74
چکیده
ساز و کار ارزشیابی وسیلهای است که بدون استفاده از آن، فعالیتهای آموزشی صرفاً «رها کردن تیر در تاریکی» خواهد بود؛ در واقع، استفاده از آن، آگاهی از کژیها، کاستیها و نواقص نظام را به دنبال خواهد داشت. این سازوکار به دو صورت درونی و برونی انجام می گیرد. این تحقیق، از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است و هدف از ...
بیشتر
ساز و کار ارزشیابی وسیلهای است که بدون استفاده از آن، فعالیتهای آموزشی صرفاً «رها کردن تیر در تاریکی» خواهد بود؛ در واقع، استفاده از آن، آگاهی از کژیها، کاستیها و نواقص نظام را به دنبال خواهد داشت. این سازوکار به دو صورت درونی و برونی انجام می گیرد. این تحقیق، از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است و هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی درونی و برونی درون ـ دانشگاهی گروه آموزشی فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران است. در انجام آن، از ابزارهای کمی (پرسشنامه) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه شامل پنج زیرجامعه: مدیران گروه (فعلی و قبلی)، اعضای هیئت علمی (5 عضو)، دانشجویان(24 دانشجوی کارشناسیارشد و 11 دانشجوی دکترا)، دانشآموختگان (24 دانشآموخته با مدرک کارشناسیارشد و 16 دانشآموخته با مدرک دکترا) و کارفرمایان (25 کارفرما) است که با توجه به کوچک بودن جامعه مورد مطالعه و برای بررسی عمیق آن، سرشماری کامل انجام گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، میزان مطلوبیت عوامل ششگانه مورد ارزیابی در هر دو مرحله با یکدیگر مطابقت دارند؛ بنابراین، ارزیابی برونی درون ـ دانشگاهی، نتایج ارزیابی درونی را تایید میکند.