الهام حیدری؛ فهیمه کشاورزی؛ رحمت اله مرزوقی
چکیده
هدف کلی پژوهش بررسی نقش واسطهگری توانمندی نگارش علمی در روابط بین فرهنگ پژوهشی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 297 نفر از تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل ...
بیشتر
هدف کلی پژوهش بررسی نقش واسطهگری توانمندی نگارش علمی در روابط بین فرهنگ پژوهشی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 297 نفر از تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاسهای سنجش فرهنگ پژوهشی دانشگاهی (کوکسال و رازی، 2011)، توانمندی نگارش علمی دانشجویان (پاینی، 2012) و احساس خودکارآمدی پژوهشی (صالحی و همکاران، 1391) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آنها، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که فرهنگ پژوهشی دانشگاه تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندی نگارش علمی (001/0›p، 68/0=β) و خودکارآمدی پژوهشی (001/0›p، 22/0=β) دارد. همچنین توانمندی نگارش علمی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی (001/0›p، 52/0=β) دارد. بهعلاوه، فرهنگ پژوهشی دانشگاه تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان (001/0›p، 35/0=β) دارد؛ بنابراین، تأثیر غیرمستقیم فرهنگ پژوهشی دانشگاهها بر ایجاد احساس خودکارآمدی پژوهشی بیش از تأثیر مستقیم آنان است. چراکه، وجود فرهنگ پژوهشی میتواند بسترساز رشد مهارتها و توانمندیهای افراد در پژوهش و نگارش متون علاست و این عامل با تأثیری که بر نگرش افراد در زمینه قابلیتهای خود میگذارد، احساس خودکارآمدی آنان را افزایش میدهد.