نویسندگان

1 دانشجوی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت ، گروه علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اراک، ایران.

2 عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور

چکیده

این مقاله در زمینه مبانی فلسفی پست مدرنیسم انجام گرفته، هدف از انجام آن بررسی جایگاه تفکر انتقادی در دیدگاه یورگن هابر ماس و ارائه دلالت های ضمنی و تربیتی آن برای توسعه ی نظام های آموزشی  بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده، جامعه پژوهش را کلیه اسناد منتشر شده در مورد پست مدرنیسم با تأکید بر دیدگاه های هابرماس تشکیل داده است. نمونه گیری به صورت هدفمند، گزینشی و تا حد اشباع انجام گرفته است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای، ابزارجمع آوری داده ها فیش و روش تجزیه و و تحلیل آنها تلفیقی از روش های کیفی ازقبیل تلخیص،  عرصه­ی داده ها، نتیجه گیری و تأیید آنها با استفاده از پیشینه پژوهش بوده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن بود که مبانی فلسفه هابرماس در ابعاد هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی تبیین گردیده بود. از نظر دلالت های ضمنی تربیتی هابرماس در گفتار آرمانی تربیتی و رشد اخلاق گفتمانی تأکید دارد. در اصول تربیتی هابرماس به بیت الاذهانی بودن معرفت و ترویج گفتگو می پردازد. در روشهای تربیتی به بهبود روابط انسانی و تربیت یادگیری مشارکتی می پردازد. در عین حال به تربیت انسان فعال و تربیت شهروند جهانی در اهداف آموزشی تأکید دارد. در برنامه درسی به روابط انسانی، احترام متقابل و پاسخ به نیازمندی های اجتماعی می پردازد. در روش تدریس بحث و گفتگو را پیشنهاد می دهد. در نقش معلم به ابراز عقلانیت و ارتباط مؤثر با فراگیران توصیه می کند. در مدیریت مدرسه به دانش آموز محوری و اجتماعی نمودن آنها تأکید دارد و در روش پژوهش به رویکرد اکتشافی و ذهنیت گرایی تأکید می نماید.

کلیدواژه‌ها