محمدجواد بربری؛ حسین راغفر؛ عبدالحسین کلانتری؛ غلامرضا غفاری
چکیده
در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر آموزش بر توسعه، در بازه زمانی 2015-1980 در ایران و 11 کشور منتخب، اثر متغیرهای آموزشی (نرخ باسوادی، تعداد دانشجویان و هزینه آموزش عالی) بر روی توسعه مورد تحلیل قرار گرفته و با استفاده از تحلیل طولی و پانل دیتا، مدل موردنظر برازش داده شده است. مطابق یافتههای پژوهش از طریق تحلیل دادهها توسط نرمافزار ...
بیشتر
در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر آموزش بر توسعه، در بازه زمانی 2015-1980 در ایران و 11 کشور منتخب، اثر متغیرهای آموزشی (نرخ باسوادی، تعداد دانشجویان و هزینه آموزش عالی) بر روی توسعه مورد تحلیل قرار گرفته و با استفاده از تحلیل طولی و پانل دیتا، مدل موردنظر برازش داده شده است. مطابق یافتههای پژوهش از طریق تحلیل دادهها توسط نرمافزار R و روش تحلیل واریانس در شاخصهای آموزش و توسعه اختلاف معناداری مشاهده شد. بر اساس مدل پانلی برازش داده شده بیشترین تأثیر را آموزش عمومی (نرخ سواد) و پسازآن شاخص هزینههای دولت در آموزش عالی بر توسعه داشتند. کشورهای انگلستان، ایالاتمتحده و ژاپن که دارای سابقه بیشتری در امر توسعه آموزشی هستند، ازنظر شاخصهای توسعه هم در وضعیت بالاتری قرار داشتند. ضرایب تأثیرگذاری شاخصهای آموزشی بر توسعه در زمینه آموزشهای عمومی بیانگر این بود که کوچکترین تغییر در سطح سواد اثر بیشتری روی شاخص توسعه در کشورهای توسعه یافته دارد؛ اما با توجه به پایین بودن نسبی سطح سواد در کشورهایی نظیر ایران، هند و مصر هنوز فضای زیادی برای سیاستگذاری در آموزش عمومی جهت تأثیرگذاری بر توسعه وجود دارد. کشورهایی که دارای رشد شتابان و معاصر در توسعه آموزشی هستند (کره جنوبی، چین، ترکیه و برزیل) در میانه این دو طیف قرار داشتند. ازنظر تأثیرگذاری آموزش عالی بر توسعه، ضرایب کشورهای کمتر توسعه یافته اغلب بیشتر از کشورهای توسعه یافته بود. کشور ایران علیرغم اینکه در دوره مذکور با رشد فزاینده تعداد دانشجویان مواجه بود، شاخص توسعه از رشد مناسبی برخوردار نبود و ضرایب مربوط به شاخص آموزش عالی در مقدار پایینتری نسبت به آنچه انتظار میرود قرار گرفته بود. این بدین معنا است که علیرغم گسترش آموزش عالی دیگر عوامل منجر به توسعه در کشور فراهم نبوده و امکان پر کردن شکاف علمی و فنآورانه به وجود نیامده است.