روانشناسی آموزشی و یادگیری
شهروز نعمتی؛ شهرام واحدی؛ رحیم بدری گرگری؛ روفیا شمس اسفندآبادی
چکیده
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمالکاری، میتواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون ...
بیشتر
هدف: حس بالای تعلق به مدرسه و میزان پایین اهمالکاری، میتواند سازوکار حفاظتی در برابر خطر قلدری و قربانی شدن داشته باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی بر احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان دختر قلدر انجام شد.روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون و دوره پیگیری سهماهه با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش را دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر اصفهان در سال 1401 تشکیل دادند. از جامعۀ مذکور، 30 دانشآموز به روش هدفمند انتخاب و تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل گمارش شدند. پیشآزمون با پرسشنامۀ احساس تعلق به مدرسه Brew و همکاران (2004) و پرسشنامۀ اهمالکاری تحصیلی Solomon and Rothblum (1984) انجام شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت- انگیزشی دریافت نمودند. گروه کنترل در این مدت مداخلهای دریافت نکرد. درنهایت پسآزمون به اجرا در آمد. نهایتاً بعد از 3 ماه مجدداً هر دو گروه موردسنجش در مرحله پیگیری قرار گرفتند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد بین احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی در دو گروه در مراحل پسآزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود داشت؛ یعنی برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت - انگیزشی میتواند موجب بهبودی ماندگار احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی دختران قلدر شود.نتیجهگیری: بر اساس نتایج، برنامه تلفیقی تغییر ذهنیت-انگیزشی یک گزینه مداخلهای مؤثر برای کمک به دانشآموزان دختر قلدر است و میتواند در راستای بهبود احساس تعلق به مدرسه و اهمالکاری تحصیلی این گروه استفاده شود.
آرزو ملک نیا؛ کیانوش هاشمیان؛ خدیجه ابوالمعالی الحسینی
دوره 14، شماره 50 ، مهر 1399، ، صفحه 57-78
چکیده
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد-فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه با ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره بود. جامعه آماری دانشآموزان متوسطه سال تحصیلی 97-96 تهران بودند که با روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای 205 دانشآموز دختر و 205 دانشآموز پسر انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه ...
بیشتر
هدف این پژوهش تبیین روابط ساختاری بین کیفیت روابط والد-فرزند و جو عاطفی مدرسه با قلدری در مدرسه با ارزیابی نقش میانجیگر خودپنداره بود. جامعه آماری دانشآموزان متوسطه سال تحصیلی 97-96 تهران بودند که با روش نمونهبرداری خوشهای چندمرحلهای 205 دانشآموز دختر و 205 دانشآموز پسر انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001)، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983)، پرسشنامه خودپنداره ساراسوت (1957) و جو اجتماعی- عاطفی مدرسه پاشا امیری (1388) استفاده شد. برایتحلیل از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت رابطه پدر-فرزند با مؤلفههای قلدری و زدوخورد قلدری بهصورت منفی و با مؤلفه قربانی آن بهصورت منفی همبسته است. کیفیت رابطه مادر-فرزند و مؤلفه استقلال جو عاطفی مدرسه با هر سه مؤلفه قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه ساختار جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه قربانی قلدری بهصورت منفی همبسته بود. مؤلفه حمایت جو عاطفی مدرسه تنها با مؤلفه زدوخورد قلدری بهصورت منفی همبسته بود. درنهایت همه مؤلفههای خودپنداره با همه مؤلفههای قلدری بهصورت منفی همبسته بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین آن دو منفی و معنادار است. خودپنداره رابطه بین جو عاطفی مدرسه و قلدری را میانجیگری میکند. ضرایب مسیر کل، مستقیم و غیرمستقیم بین کیفیت رابطه والد–فرزند و قلدری منفی معنادار بود. خودپنداره بهصورت منفی و معنادار رابطه بین کیفیت رابطه والد-فرزند و قلدری را میانجیگری میکند. ضریب مسیر بین خودپنداره و قلدری نیز منفی و معنادار بود.