آموزش از دور، آموزش مجازی و یادگیری الکترونیکی
بهنوش آتش زر؛ عبدالله شفیع آبادی؛ رحیم حمیدی پور
چکیده
زمینه: تابآوری بهعنوان ظرفیت انسان برای فائق آمدن یا سازگاری با موقعیتهای معکوس زندگی بهطور گسترده در سالهای اخیر موردتوجه ویژهای قرارگرفته است.هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی برازش مدل تابآوری تحصیلی بر اساس سواد رسانهای و تفکر نوآورانه با نقش میانجی تنظیم هیجانهای تحصیلی بود.روش: روش پژوهش حاضر ازنظر راهبرد کمی ...
بیشتر
زمینه: تابآوری بهعنوان ظرفیت انسان برای فائق آمدن یا سازگاری با موقعیتهای معکوس زندگی بهطور گسترده در سالهای اخیر موردتوجه ویژهای قرارگرفته است.هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی برازش مدل تابآوری تحصیلی بر اساس سواد رسانهای و تفکر نوآورانه با نقش میانجی تنظیم هیجانهای تحصیلی بود.روش: روش پژوهش حاضر ازنظر راهبرد کمی و ازنظر تکنیک توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاههای شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1400 -1401 با جمعیت 34676 نفر بود. بدین منظور تعداد 335 دانشجو (193 زن، 142 مرد) بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامههای سواد رسانهای فلسفی (۱۳۹۳)، تفکر نوآورانه Morad (2021)، تنظیم هیجانهای تحصیلی Pekrun (2002) و تابآوری تحصیلی Samuels (2004) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری استفاده شد.یافتهها: تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری دلالت بر برازش قابلقبول مدل با دادهها بود. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که سواد رسانه و تفکر نوآورانه بهطور مستقیم بر تابآوری تحصیلی تأثیر دارند. همچنین این دو متغیر بهطور غیرمستقیم و از طریق تنظیم هیجانهای تحصیلی به پیشبینی تابآوری تحصیلی میپردازند؛ بنابراین برای ارتقای تابآوری تحصیلی دانشجویان، باید بر روی سواد رسانهای و تفکر نوآورانه متمرکز شد و تنظیم هیجانات تحصیلی آنها را ارتقا بخشید.
سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت آموزشی
جمال حاجی؛ عادل زاهد بابلان؛ گلاویژ وفایی فر؛ پریناز رحمانی باروجی
چکیده
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی ...
بیشتر
زمینه: سازمانهای آموزشی که وظیفه خطیر و مهم تعلیم و تربیت رسمی را به عهده دارند برای ایفای مطلوب نقش خود در اجتماع، نیازمند معلمانی هستند که توانایی انجام رفتارهای فرانقشی را داشته باشند.هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه رهبری سطح پنج و رفتارهای فرانقشی با واسطهگری توانمندسازی معلمان انجام شد.روش: مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهر مهاباد (965 نفر) در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل میدادند که از میان آنها تعداد 265 نفر بهعنوان نمونه و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامههای رهبری سطح پنج (شریعت نژاد و همکاران، 1397)، توانمندسازی کارکنان مدرسه (Short & Rinehart, 1995) و رفتارهای فرانقشی (Organ & Konovsky, 1983) استفاده گردید. دادهها با استفاده از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد سه مرحلهای حداقل مربعات جزئی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافتهها نشان داد سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی و توانمندسازی معلمان اثر مثبت و معنیداری دارد. همچنین توانمندسازی معلمان بر رفتارهای فرانقشی آنان دارای اثر مستقیم و معنیداری بود و متغیر توانمندسازی معلمان در خصوص تأثیر سبک رهبری سطح پنج بر رفتارهای فرانقشی، دارای نقش میانجی بود.نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها میتوان بیان کرد برای ترویج رفتارهای فرانقشی در بین معلمان توجه به سبک رهبری سطح پنج و توانمندسازی آنان لازم و ضروری به نظر میرسد.
آموزش مداوم ، مدیریت آموزشی، تکنولوژی آموزشی و برنامهریزی درسی
فرزانه عسکری؛ محمد جوادی پور؛ رضوان حکیم زاده؛ کیوان صالحی
چکیده
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد ...
بیشتر
هدف: برنامه درسی متراکم، پدیدهای نوظهور و پیچیده در حوزهی برنامه درسی است که شناخت آن برای هر نظام آموزشی یک ضرورت محسوب میشود. پیشگیری از این مسئله، نیازمند بررسی همهجانبهی آن از حیث ابعاد و ویژگیها است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با هدف شناسایی ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی متراکم در دوره ابتدایی انجام شد.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن مرور نظاممند بر اسـاس راهبرد هفت مرحلهای Wright و همکـاران (2007) بود. جامعه پژوهش، متشکل از ۷۱ مطالعه بود که در بازهی زمانی (۲۰۲۳-۲۰۰۰) از پایگاههای داده داخلی و خارجی معتبر گردآوری شد که پس از ارزیابی کیفیت، ۳۸ مقاله انتخاب گردید و از طریق کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد برنامه درسی متراکم دارای سه بعد فردی، سازمانی و آموزشی است. بعد فردی، شامل احتکار محتوا توسط متخصصان موضوعی، تهدید سلامت جسمی و روحی دانشآموز، فرسودگی شغلی معلمان، ایجاد وضعیتی دوگانه برای مدیران و جابهجایی نقش معلم و والدین؛ بعد آموزشی شامل حجم بیش ازحد اهداف، افزودن محتوای جدید بدون کاهش محتوای قبلی، تعدد تکالیف و فعالیتها، محدودیت زمان و ارزشیابیهای متعدد و زمانبر و بعد سازمانی دربرگیرندهی تصمیمات شتابزده و بدون پشتوانه پژوهشی، نگاه ابزاری به برنامه درسی برای تحقق اهداف سیاسی و اجتماعی، حجیم بودن اسناد برنامه درسی و طرحها و برنامههای متعدد بود.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که برنامه درسی متراکم پدیدهای چندبعدی است که پیشگیری از آن نیازمند توجه به عناصر برنامه درسی، ذینفعان و تصمیمات سازمانی است.
آموزش مبتنی بر نیاز های جامعه
فرزاد قلوبی؛ مریم تقوایی یزدی؛ سعید صفاریان
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعهشناسانه انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی (کمی و کیفی) بوده است، جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان آموزشی و پژوهشی و مدیران متخصص در رابطه با نظام آموزشی پایه و کارآفرینی و در بخش کمی مدیران، معلمان، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی مدل ایجاد جامعه کارآفرینانه در نظام آموزشی پایه با رویکرد جامعهشناسانه انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی (کمی و کیفی) بوده است، جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان آموزشی و پژوهشی و مدیران متخصص در رابطه با نظام آموزشی پایه و کارآفرینی و در بخش کمی مدیران، معلمان، دبیران و مشاوران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. نمونهها در بخش کیفی شامل 12 نفر به روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری و در بخش کمی 385 نفر به روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه نیمهساختاریافته و به روش تحلیل محتوا عرفی با کدگذاری بررسی و بر اساس آن مدلی با 3 بعد، 9 مؤلفه و 100 گویه طراحی گردید. برای اعتباریابی مدل ابتدا پرسشنامهای طراحی و پس از تعیین روایی صوری و محتوایی، 20 سؤال حذف و 80 سؤال باقی ماند.یافتهها و نتیجهگیری: نتایج نشان داد، بار عاملی تمامی سؤالات بالای 4/0، روایی همگرایی بالای 5/0، پایایی هر دو ملاک (آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) تمام ابعاد بالای 8/0 و روایی واگر مورد تأیید است و درنهایت شاخص نکویی برازش مدل بیشتر از 36/0 به دست آمده است. مدل طراحیشده از روایی، پایایی و برازش مناسب و قوی برخوردار بوده و سیاستگذاران و برنامهریزان میتوانند از آن برای ارزیابی و بررسی وضعیت موجود، نظام آموزشی پایه در جهت ایجاد جامعه کارآفرینانه استفاده نمایند.
نیلوفر مظفری؛ مجتبی حاجیان حیدری؛ هادی خان محمدی
چکیده
هدف: در حوزه آموزش عالی، مرجعیت علمی رشتههای دانشگاهی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی فضای تحصیلی، جذب دانشجویان مستعد و ارتقای دانش دارد. شناخت و ارزیابی مرجعیت علمی حوزههای دانشگاهی هم برای دانشگاهها و هم برای افرادی که به دنبال تصمیمگیری آگاهانه در زمینه تحقیق، آموزش و مشاوره هستند ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی ...
بیشتر
هدف: در حوزه آموزش عالی، مرجعیت علمی رشتههای دانشگاهی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی فضای تحصیلی، جذب دانشجویان مستعد و ارتقای دانش دارد. شناخت و ارزیابی مرجعیت علمی حوزههای دانشگاهی هم برای دانشگاهها و هم برای افرادی که به دنبال تصمیمگیری آگاهانه در زمینه تحقیق، آموزش و مشاوره هستند ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی با هدف شناسایی شاخصهای مرجعیت علمی در رشتههای دانشگاهی آموزش عالی در دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان یکی از ارکان آموزش عالی است.روش: با استفاده از روش نمونهبرداری هدفمند گلوله برفی مصاحبههای عمیقی با 30 عضو هیئتعلمی دانشگاه در رشتههای مختلف صورت گرفت. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش تحقیق تحلیل موضوعی و نرمافزار مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش مجموعهای از شاخصهای کلیدی را نشان داد که به ایجاد و به رسمیت شناختن مرجعیت علمی در حوزههای دانشگاهی کمک میکند. این شاخصها شامل خروجیهای تحقیقاتی، همکاریهای بینرشتهای، بودجه و منابع، تخصص هیئتعلمی و شناخت بینالمللی است.نتیجهگیری: پژوهش حاضر با ارائه بینشی در مورد عواملی که به اعتبار علمی کمک میکند، راهنماییهای ارزشمندی برای سایر دانشگاهها ارائه میدهد که هدف آن ارتقای جایگاه علمی و جایگاه خود بهعنوان دانشگاههای پیشرو در حوزههای مربوطه است.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
معصومه اسماعیلی؛ فریبا تابع بردبار؛ زهرا فاطمی حقیقی
چکیده
هدف: استرس انتظارات تحصیلی، عامل اصلی استرس در بین دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای اضطراب مدرسه در رابطه کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی بود.روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. نمونهای مشتمل بر 390 دانشآموز (289 دختر، 101 پسر) از سه پایه تحصیلی (هفتم، هشتم، نهم) از مدارس ...
بیشتر
هدف: استرس انتظارات تحصیلی، عامل اصلی استرس در بین دانشآموزان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطهای اضطراب مدرسه در رابطه کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات تحصیلی بود.روش: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. نمونهای مشتمل بر 390 دانشآموز (289 دختر، 101 پسر) از سه پایه تحصیلی (هفتم، هشتم، نهم) از مدارس متوسطه اول دولتی ناحیه یک شیراز به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به سیاهه استرس انتظارات تحصیلی (Ang & Huan, 2006)، کمالگرایی تحصیلی (رسولی خورشیدی و بهرامی، 1395)، سیاهه خودپنداره تحصیلی (Chen & Thompson, 2004) و مقیاس اضطراب مدرسه (Philips, 1987) پاسخ دادند.یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از الگوی معادلات ساختاری، نشان داد که کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی به ترتیب اثر مستقیم مثبت و منفی معناداری بر استرس انتظارات تحصیلی دارند. همچنین نتایج نشان داد که اضطراب مدرسه تأثیر مستقیم معناداری بر استرس ناشی از انتظارات تحصیلی ندارد، بنابراین در رابطه بین کمالگرایی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی با استرس انتظارات نمیتواند نقش میانجی داشته باشد.نتیجهگیری: بهطورکلی برای کاهش استرس ناشی از انتظارات تحصیلی در دانشآموزان، بهتر است روی تقویت خودپنداره و کمالگرایی تحصیلی و روشهای مؤثر مقابله با استرس تمرکز کرد.
روانشناسی آموزشی و یادگیری
بهرام ملکی
چکیده
هدف: سرزندگی تحصیلی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است و میتواند به شیوههای گوناگون، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با نقش واسطهای یادگیری خود راهبر بود.روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری ...
بیشتر
هدف: سرزندگی تحصیلی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری است و میتواند به شیوههای گوناگون، پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با نقش واسطهای یادگیری خود راهبر بود.روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دورۀ اول متوسطۀ شهر سنندج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آنها تعداد 390 نفر، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامۀ سرزندگی تحصیلی Dehghanizade & Hosein chari (2013)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده Koerner & Fitzpatrick (2006)، پرسشنامه حمایت تحصیلی Sands & Plunket (2005) و پرسشنامه یادگیری خود راهبر Cheng و همکاران (2010) پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.یافتهها: نتایج تحلیل نشان داد که مدل با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد. با توجه به یافتهها، مسیرهای مستقیم الگوی ارتباطی گفتوشنود، حمایت تحصیلی و یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود. همچنین، مسیرهای غیرمستقیم الگوی ارتباطی گفتوشنود و حمایت تحصیلی از طریق یادگیری خود راهبر به سرزندگی تحصیلی مثبت و معنادار و برای الگوی ارتباطی همنوایی منفی و معنادار بود.نتیجهگیری: بر اساس این نتایج، یادگیری خود راهبر میتواند در رابطۀ بین الگوهای ارتباطی خانواده و حمایت تحصیلی با سرزندگی تحصیلی در دانشآموزان نقش میانجی داشته باشد.